دنیای خنده

خنده و شادی

دنیای خنده

خنده و شادی

يكشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۰۶ ق.ظ

بیمارروانی


    در یک تیمارستان از یک بیمار روانی‌ که ظاهرا آرام به نظر می‌رسید سؤال شد :
       برای چی‌ آوردنت این جا ؟

       بیمار گفت من یک زن گرفتم که یک دختر ۱۸ ساله داشت ،  بابام با دختره ازدواج کرد ،  پس زن من مادر زن بابام شد و بابام داماد من که 

اون وقت من شدم پدر زن پدرم .  دختر زنم پسری زأیید ، که میشد داداش من و نوه‌ زنم که پس نوه‌ من هم بود .  اون وقت من پدر بزرگ

 داداشم بودم .  بد تر از اون موقعی بود که زن من پسری زأیید ،  زن بابام خواهر ناتنی پسرم شد و پسرم داداش من .  حالا وجدانا خودت بگو 

 اگه تو بودی دیوونه نمی‌شدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  • مهلا ارگنجی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی